یادداشت های زیرزمینی | بیماری انسانیت

ساخت وبلاگ

یادداشت های زیرزمینی | بیماری انسانیت

یادداشت های زیرزمینی با ترجمه علی مصفا روانه ی بازار شده است تا بار دیگر به ما ثابت شود، داستایوفسکی دانشمندی است که از هر نویسنده ای بیشتر و بهتر روان خود را بازجویی کرده. کتاب به دو بخش اصلی “زیر زمین” و “از برف نمناک” تقسیم می شود. در بخش ابتدایی چرایی مطرح می شود و در بخش دوم چگونگی به نمایش گذاشته شده است. حدود ۴ سالی می شود که ترجمه پیشین کتاب را از حمید رضا آتش بر آب خواندم و تاثیری که بازخوانی آن با ترجمه ای دیگر بر من داشت به مراتب بیشتر بود. یکی از خاصیت های داستایوفسکی این است که انسان می تواند در فاصله زمانی های گوناگون به آن رجوع کند و هربار تجربه خود را با تجربه نویسنده مقایسه نماید و نتیجه تامل برانگیزی بگیرد.

خود روان درمانی

داستان گوشه گیری انسانی است پویا یا بهتر است این طور بگوییم چگونه می شود که انسانی پویا تبدیل به بیماری روانی و گوشه گیر می شود؟ فروید بارها در یادداشت های خود ذکر کرده است که بسیاری از آموزه های روانی خود را با خوانش داستایوفسکی فرا گرفته؛ این به آن معنی است که خودآزمایی ناخودآگاهانه داستایوفسکی فرصتی پژوهشی برای دانشمندی چون فروید است. فرصتی که به نظر من جامعه الان ما بشدت باید از آن استفاده کند. خوانش داستایوفسکی مانند خوانش روان خود است. روانی رنجور و رنج دهنده که با آزاردادن خود دیگران را نیز آزار می دهد. به بخشی از داستان رجوع می کنیم آنجا که شخصیت قصه در مجلسی که دیگران روی او حساب نمی کردند وارد شده و چگونگی رفتار او با دیگران را می بینیم که این قسمت از داستان در بخش “از برف نمناک” روایت می شود. موضع شخصیت در این موقعیت کاملا مشخص است، اثبات حقیقت خود؛  موقعیتی که نویسنده از این شخصیت به خواننده می دهد این گونه است: ناتوانی در اثبات حقیقت خود. این ناتوانی نه به عنوان یک بیماری روانی؛ که به زعم من هیچ انسانی دارای بیماری روانی نیست بلکه تنها روان او دستخوش تغییرات طبیعی شده است که ژنتیک هم جزئی از آن است، بلکه به عنوان نابلدی در چگونگی انتقال اندیشه به دیگران نمود یافته است. به همین دلیل است که ما نویسنده ای می بینیم که ترجیح می دهد در زیرزمین خانه اش بنویسد تا آن را بلند بلند برای دوستانش بخواند که بعدها در بخش “از برف نمانک” می خوانیم که هر یک از مثلا دوستانش را نوعی حیوان مثال می زند. در واقع این محدوده امنی که نویسنده برای خودش در نظر گرفته دارویی است که عقل برای در امان ماندن جان تجویز می کند.

ریشه ها

در «یادداشت های زیر زمینی» مسئله ای که با آن طرف هستیم چرایی دیگران است که به نوعی به چگونگی خود می رسد. در واقع نویسنده با بیان این موضوع که چرا باید دیگران این چنین رفتار کنند رفتار و چگونگی خود را توجیه می کند. این از نظر روانشناسی بسیار حائز اهمیت است. چرا که خواننده هر لحظه می تواند خود را جای شخصیت اصلی قصه و یا مکمل های دیگر قرار دهد و قضاوتی به منفعت خود داشته باشد. اگر من جای شخصیت بودم این چنین رفتار نمی کردم و یا اگر من جای فلانی بودم با شخصیت این گونه نبودم. با این که ولادمیر ناباکوف در کتاب خود داستایوفکسی پند دهنده را دوست ندارد اما باید این نکته را در نظر داشت که انسان برای پند گرفتن و پند دادن است که می نویسد. داستایوفسکی مشخصا در «یادداشت های زیر زمینی» پند دادن را مانند «برادران کارامازوف» و یا «جنایت و مکافات» پیش نمی گیرد بلکه سعی می کند این خود خواننده باشد که نیاز به پند گرفتن را در خود بیابد. تعلیق نویسنده در کلیه آثار او به زعم من این است که بعد از مدتی خواننده او را مانند یک ریش سفید می پذیرد و به درخواست خود “تورق کردن کتاب” پند می گیرد. نه این که بخواهم ناباکوف را نقد کنم یا سینه چاک از آثار داستایوفسکی دفاع کنم اما به زعم من همه داستان های دنیا درحال گوشزد کردن یک موضوع به خواننده هستند: من این کار را اینگونه انجام داده ام تو جور دیگرش را امتحان کن. «یادداشت های زیر زمینی» این اطمینان را به خواننده می دهد که مسئله روانی شما یک بیماری نیست فقط باید یاد بگیرید چگونه آن را متناسب با روحیات خود درمان کنید.

نویسنده: علی رفیعی وردنجانی

چاپ شده در روزنامه هفت صبح دوشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۰

نوشته یادداشت های زیرزمینی | بیماری انسانیت اولین بار در روزنامه اینترنتی برداشت بلند. پدیدار شد.

موزیک...
ما را در سایت موزیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : موزیک دان musico بازدید : 212 تاريخ : دوشنبه 18 بهمن 1400 ساعت: 21:26

خبرنامه